بسیاری از ما آنقدر به موسیقی ارادت داریم که در طول روز، چه در اوقات فراغت و چه هنگام کار کردن یا درس خواندن یا شرکت در کلاس های آموزشگاه موسیقی گشتاسب به نحوی از آن استفاده می کنیم.
هر کدام از ما به سبک یا سبک هایی از موسیقی علاقه بیشتری نشان می دهیم و یا در هر موقعیتی، سبکی را انتخاب می کنیم که متناسب با آن موقعیت، به ما حس آرامش و تمرکز یا هیجان و نشاط بدهد.
اما کمتر پیش آمده به این مسأله فکر کنم که بهترین آموزشگاه موسیقی واقعاً از چه راهی بر مغز و بدن ما اثر می گذارد!
باید دید تأثیر موسیقی چیست و چگونه با روان و شخصیت انسان پیوند برقرار می کند و تا جایی پیش می رود که دانشمند و نابغه بزرگ آلمانی، آلبرت اینشتین را به چنین سخنی وا می دارد:
“من اگر فیزیکدان نمی شدم، احتمالا یک موسیقیدان می شدم، افکار و خیال پردازی های من در عالم موسیقی اتفاق می افتد و حتی زندگی ام را به شکل موسیقی می بینم!”.
در پروژهشی که توسط دانشگاه Heriot-Watt انجام شده و 36518 نفر از سراسر جهان در آن شرکت داشته اند، سلیقه ما از میان سبک های مختلف موسیقی اعم از کلاسیک، پاپ، هوی متال، فولک، جز و… به خصوصیات شخصیتی همچون سطح اعتماد بنفس، آسودگی خاطر، خلاقیت، سخت کوشی، عطوفت و برون گرایی ارتباط داده شده است.
از آنجا که موسیقی سهم بزرگی را در زندگی امروزی ما به خود اختصاص داده است، بد نیست بدانیم از چه راه هایی می تواند، حتی بدون آنکه ما متوجه باشیم، بر رفتار و عملکردمان تأثیر بگذارد.
مسلماً در اختیار داشتن چنین علمی به ما انسان ها اجازه خواهد داد که از موسیقی در جهت حداکثری کردن بهره وری ذهن و جسم استفاده کنیم.
شاید بعد از آگاهی یافتن از ابعاد آنچه که هنگام گوش دادن یا پرداختن به موسیقی در ذهن ما اتفاق می افتد، ما نیز با قطعیت بیشتری با فریدریش نیچه هم عقیده باشیم که “زندگی بدون موسیقی اشتباهی بیش نیست!”.
پس با این امید که در این راه اطلاعاتی جالب و کاربردی به دست آوریم، به سراغ نتایج پژوهش هایی که در این زمینه انجام شده است می رویم.
اثربخشی موسیقی بر هنرجویان بهترین آموزشگاه موسیقی
معمولاً با شنیدن یک قطعه موسیقی، راجع به شاد یا غمگین بودن آن اظهار نظر می کنیم.
اما این در واقع نه تنها احساس ما، بلکه احساس و برداشت مغزمان نیز است! مغز ما به موسیقی شاد یا غمگین به طرز متفاوتی واکنش نشان می دهد.
یک پژوهش نشان می دهد که بعد از شنیدن یک قطعه نسبتاً کوتاه موسیقی، افراد ممکن است حالت خنثی یک چهره را مطابق با حسی که از موسیقی مذکور دریافت کرده اند، متمایل به شاد یا غمگین ببینند!
نکته جالب دیگر آن است که حس موجود در قطعات موسیقی در دو سطح برداشت می شود:
آنچه که بعنوان حس اصلی یک قطعه وجود دارد و آنچه که ما از آن قطعه موسیقی دریافت می کنیم.
این دو از یکدیگر مجزا هستند، به این معنا که ما می توانیم بدون آنکه حس اصلی یک قطعه موسیقی را تجربه کنیم، دریافت شخصی خودمان را از آن داشته باشیم.
به همین دلیل است که برخی از ما به جای آنکه از گوش دادن به موسیقی های غمگین دچار افسردگی شویم، لذت می بریم!
بسیاری از ما معتقدیم که هنگام انجام کارهای فیزیکی و روزمره، شنیدن موسیقی های مورد علاقه مان، حتی با صدای بلند، نه تنها اختلالی ایجاد نمی کند بلکه راندمان کارمان را بالا می برد.
این مسأله می تواند در رابطه با کارهای تکراری و اجرایی صحت داشته باشد، اما در مورد اموری که به نوعی با خلاقیت مرتبط هستند، شاید بهتر باشد راه اعتدال را انتخاب کنید!
نتیجه تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است می تواند برایتان جالب باشد. به نظر می رسد که سطح متوسطی از سر و صدای محیط بهترین حالت برای بروز خلاقیت است!
حد متوسط سر و صدای محیط، پیچیدگی پردازش های مغز را بالا برده و بستر پردازش های انتزاعی را در آن فراهم می کند
و در نتیجه موجب خلاقیت بالاتر فرد می شود.
بعبارتی، زمانی که مغز (کمی) بیشتر از حد معمول برای پردازش مسائل به تلاش می افتد، به رویکردهای خلاقانه بیشتری دست پیدا می کند.
برای اطلاع بیشتر در این باره میتوانید مقاله تاثیر گوش دادن به موسیقی بر فعالیتهای روزانه را مطالعه فرمایید.
در مقابل، سر و صدای بیش از حد بعنوان عامل حواس پرتی و اختلال در پردازش اطلاعات، مانع تفکر خلاقانه می شود.
بنابراین برای آنکه چاشنی خلاقیت به کارهایتان اضافه شود، موسیقی با صدای متوسط را به صدای کم ترجیح بدهید و از بیش از حد بلند کردن موسیقی بپرهیزید!
پژوهش های جالبی توسط محققین حوزه های روان شناختی و موسیقی، به دنبال کشف رابطه ای میان سلیقه موسیقی افراد و خصوصیات شخصیتی آنها انجام شده است.
در یکی از این مطالعات، به طرفین یک رابطه تازه شکل گرفته، لیستی از 10 موسیقی مورد علاقه طرف مقابل داده شده و از آنها درخواست می شود که راجع به برخی از صفات شخصیتی شریک احتمالی آینده زندگی شان به گمانه زنی بپردازند.
نتیجه نشان داد که صفاتی مثل “باز بودن به تجربه” و “میزان برون گرایی” و “میزان ثبات عاطفی” را پس از دانستن سلیقه موسیقی افراد می شود با درصد خطای کمتری حدس زد!
تأثیر موسیقی بر جوانان و کودکان بهترین آموزشگاه موسیقی تهران
یک پژوهش بر روی جوان ها انجام شد و هدف آن، تشخیص میزان و چگونگی تأثیر موسیقی بر نحوه رانندگی بود.
رانندگی این افراد، حین گوش دادن به موسیقی انتخابی خودشان، در حالت سکوت و حین گوش دادن به موسیقی هایی که از سوی محققین بعنوان “موسیقی امن” انتخاب شده بودند مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج نشان داد که رانندگی حین گوش دادن به موسیقی های آشنا و مورد علاقه فرد، با اشتباهات بیشتر و حالت تهاجمی بیشتری همراه است!
در مقابل، موسیقی های بخصوصی که توسط محققین ارائه شده بود، حتی نسبت به حالت بدون موسیقی، نتایج به مراتب بهتری را رقم زد.
به نظر می رسد که موسیقی های ناآشنا یا غیر جذاب، بهترین انتخاب موسیقی برای رانندگی ایمن هستند.
همانگونه که “سکوت” موجب خلاقیت بیشتر یا رانندگی بهتر ما نمی شود، نسبتاً بدیهی است که برای ورزش کردن نیز چندان سودمند نخواهد بود!
حاصل تحقیقات یک محقق آمریکایی در سال 1911 نشان داد که دوچرخه سوارانی که به موسیقی گوش می دادند از آنهایی که در سکوت دوچرخه سواری می کردند، سریع تر پدال می زدند.
زمانی که بدن احساس خستگی می کند و نیاز به توقف دارد، سیگنال هایی را به مغز می فرستد و درخواست یک وقفه استراحتی می کند.
گوش دادن به موسیقی حین ورزش کردن مثل این است که عاملی جانبی، توجه مغز را از آن سیگنال ها برباید و به خود جلب کند!
فواید یادگیری موسیقی برای کودکان، از اثرات اثبات شده و قابل توجه موسیقی است.
یک پژوهش نشان می دهد کودکانی که سه سال یا بیشتر به یادگیری یک ساز موسیقی در بهترین آموزشگاه موسیقی تهران پرداخته اند، در قابلیت های تفکیک اصوات، مهارت های حرکتی، مهارت های یادگیری و ادا کردن کلمات و در نهایت مهارت های استدلالی غیرکلامی ، نسبت به سایرین بهتر عمل می کنند.
خواص قرار گرفتن در معرض موسیقی، تنها مختص کودکان نیست!
نتایج یک تحقیق در مقیاس کوچک نشان می دهد که گوش دادن به موسیقی کلاسیک، توجه و تمرکز دیداری را در بیماران سکته قلبی نیز ارتقا می دهد.