آیا تا به حال به این فکر کرده اید که تعریف درست موسیقی کلاسیک چیست؟
برای پاسخ به این سوال پاسخ یکسانی موجود نیست!
برخی از اساتید آموزشگاه موسیقی شمال تهران موسیقی کلاسیک را یک موسیقی جدی تعریف میکنند.
اما آیا موسیقی گروه راکی مثل پینک فلوید شوخی است؟!
آیا موسیقی جنگ قبایل بدوی در هنگام نبرد یا قبل از نبرد خیلی جدیتر از سمفونیهای موتزارت نیستند؟!
بعضی معتقدند موسیقی کلاسیک نوعی موسیقی سطح بالا است که فقط افراد تحصیل کرده و آگاه به موسیقی آن را درک میکنند.
این نیز ادعای غلطی است.
برای مثال در سمفونیهای چایکوفسکی بیش از ۱۰۰ ساز همنوازی میکنند،
حال فردی که تحصیلات موسیقی ندارد و گوش تربیت شدهای ندارد چطور میتواند تمام صد ساز که حداقل ۵ خط ملودیک و ریتمیک را به طور هم زمان اجرا میکنند، بشنود و متوجه شود که روند هارمونیکی که در این موسیقی هست بسیار پیچیدهتر از موسیقیهای دیگر است!
برخی دیگر از اساتید بهترین آموزشگاه موسیقی موسیقی کلاسیک را موسیقی هنری مینامند. اما منظور از موسیقی هنری چیست؟
اگر منظور موسیقی برتر است که برای پاسخ به آن دوباره پاراگراف قبل را بخوانید
و اگر منظور موسیقی خلاقانه است، خوب مگر در موسیقی گروه بیتلها خلاقیت موجود نیست؟!
دستهی دیگری هم موسیقی کلاسیک را موسیقی ارکستری میدانند.
در حالی که نوکتورنهای شوپن فقط با یک پیانو اجرا میشوند و در عین حال کلاسیک هم هستند؛
و برعکس آیا متالیکا یا پینک فلوید با ارکستر اجرا نمیشوند؟
آیا هیچوقت ندیدهاید که یک قطعه پاپ ایرانی به صورت کاملا ارکسترال اجرا شود؟
لئونارد برنشتاین در تعریف موسیقی کلاسیک گفته است: «به آن موسیقی، کلاسیک میگوییم که دقیق باشد».
تعریف موسیقی کلاسیک در کلاس آموزش پیانو
وقتی خواننده یک قطعهای را میخواند، شعری را در یک گام موسیقی با یک سازبندی خاصی خوانده است.
حال ممکن است در کنسرتی که برگزار میکند برای راحتی کار خواننده یا نوازندهها یا … گامی که خواننده در موسیقی استودیویی اجرا کرده است را تغییر دهند
و موسیقی در گام متفاوتی اجرا شود، یا اینکه با سازبندی متفاوتی قطعه را اجرا کنند.
با وجود تمام این تغییرات ما باز همان قطعه قبلی را خواهیم شنید.
اما این اتفاق نمیتواند در مورد موسیقی کلاسیک رخ دهد، چون موسیقی کلاسیک دقیق است.
آهنگساز تمامی ساز بندی، سرعت اجرای قطعه، گام و تمامی جزییات دیگر قطعه را مشخص میکند
و نوازندهها و رهبر ارکستر در تمامی نقاط دنیا و در تمامی زمانها باید دقیقا همان چیزی را اجرا کنند که آهنگساز خواسته است.
برای مثال قطعهی «برای الیس» از بتهوون باید فقط توسط یک پیانو اجرا شود.
اگر یک گروه راک با گیتار الکتریک و درامز این قطعه را اجرا یا رهبر ارکستری آن را به صورت کاملا ارکسترال تنظیم و اجرا کند،
هیچکدام اجرایی از خود اثر نبوده و تنها قطعاتی برگرفته از «برای الیس» اثر بتهون هستند.